۱۹.۱۰.۸۸

خروج

سکوت؛
عینِ نبودن بود، در قاموس"مان".

حالا نیستی که ببینی؛
مرگ تدریجی ام
چه تماشایی دارد.

پی نوشت: وهنوز؛ خوب که نیستی تو.